جوهرهیوگاهمانطور که در باگاواد گیتا و یوگا سوتراها تعریف شده است، به "ادغام" همه جنبه‌های زندگی یک فرد اشاره دارد. یوگا هم یک "حالت" و هم یک "فرآیند" است. تمرین یوگا فرآیندی است که ما را به حالت تعادل جسمی و روحی هدایت می‌کند، که همان حالت "ادغام" است. به این معنا، تعادل یین و یانگ که در طب سنتی چینی و تای چی دنبال می‌شود، نیز نمایانگر یک حالت یوگا است.

یوگا می‌تواند به افراد کمک کند تا موانع مختلف را در سطوح جسمی، ذهنی و معنوی از بین ببرند و در نهایت به حس شادی خالصی برسند که فراتر از حواس است. بسیاری از کسانی که مدت زیادی یوگای سنتی تمرین کرده‌اند، احتمالاً آن حالت درونی آرامش و رضایت را تجربه کرده‌اند. این حالت شادی در مقایسه با هیجان و شادی ناشی از سرگرمی و تحریک، آرام‌تر، متین‌تر و پایدارتر به نظر می‌رسد. من معتقدم کسانی که مدت زیادی تای چی یا مدیتیشن تمرین می‌کنند نیز حس مشابهی از شادی خالص را تجربه کرده‌اند.

در چاراکا سامهیتا، ضرب‌المثلی وجود دارد که به این معنی است: نوع خاصی از بدن با نوع خاصی از تفکر مطابقت دارد و به همین ترتیب، نوع خاصی از تفکر با نوع خاصی از بدن مطابقت دارد. در هاتا یوگا پرادیپیکا نیز اشاره شده است که عملکردهای ذهن می‌تواند بر عملکردهای بدن تأثیر بگذارد. این مرا به یاد ضرب‌المثل مشابهی می‌اندازد: «بدنی که قبل از 30 سالگی دارید توسط والدینتان به شما داده شده است و بدنی که بعد از 30 سالگی دارید توسط خودتان به شما داده شده است.»

وقتی ظاهر بیرونی کسی را مشاهده می‌کنیم، اغلب می‌توانیم به سرعت شخصیت و خلق و خوی او را قضاوت کنیم. حالات چهره، حرکات، زبان و هاله یک فرد می‌تواند چیزهای زیادی را در مورد وضعیت درونی او آشکار کند. طب سنتی چینی نیز دیدگاه مشابهی دارد؛ احساسات و خواسته‌های یک فرد اغلب بر وضعیت جسمی درونی او تأثیر می‌گذارد و با گذشت زمان، این می‌تواند باعث شود سیستم داخلی در یک حالت ثابت عمل کند. پزشکان طب چینی معمولاً می‌توانند وضعیت درونی فرد را از طریق مشاهده بیرونی، گوش دادن، پرسیدن و تشخیص نبض ارزیابی کنند. یوگا و طب سنتی چینی هر دو شکلی از حکمت شرقی هستند. آنها از سیستم‌های توضیحی متفاوتی برای توصیف مفاهیم یکسان استفاده می‌کنند و هر دو روش‌هایی برای دستیابی به تعادل و هماهنگی درونی ارائه می‌دهند. ما می‌توانیم روشی را انتخاب کنیم که به بهترین وجه با شرایط و ترجیحات ما مطابقت داشته باشد. اگرچه مسیرها ممکن است متفاوت باشند، اما در نهایت به یک هدف منجر می‌شوند.